هیچوقت امکانات بشریت برای ایجاد رفاه و آسایش به اندازه این دوره مهیا نبوده است٬ هیچوقت سطح تکنیک و ثروت و دارائی در دنیا به اندازه امروز وجود نداشته است. اما هیچوقت فاصله طبقاتی و درجه محرومیت انسان از امکانات موجود اینقدر زیاد نبوده است. با این وصف بورژوازی در سطح جهان هر روز تلاش میکند دامنه اقتدار خود بر ثروت و دارائیها و امکانات موجود را در خدمت سرمایه داران و علیه طبقه کارگر افزایش دهد. سال گذشته سال تعرض بورژوازی در سراسر جهان به سطح معیشت طبقه کارگر٬ سال بیکارسازی و اخراج و زدن حداقل هائی بود که در نتیجه دهها سال مبارزه این طبقه در کشورهای صنعتی دنیا بدست آمده بود.
بورژوازی جهانی برای مقابله با بحران اقتصادی خود حمله ای وسیع را به طبقه کارگر جهت ارزانتر کردن نیروی کارش و تامین سود بیشتر٬ به قیمت خانه خرابی و تحملیل بیکاری و فقر و محرومیت این طبقه را آغاز کرد. همزمان بیلیاردها دلار به بانکها و مراکز تولیدی اختصاص یافت تا بتوانند خود را سرپا نگهدارند. میزان پولی که در همین یک سال به جیب بانکداران و صاحبان سرمایه ریخته شد٬ میتوانست کل بشریت را از فقر و محرومیت نجات دهد.
سال گذشته طبقه کارگر ایران یکی از سیاهترین دوران خود را گذارند. در این سال جدا از زندان و شکنجه و دستگیری فعالین کارگری٬ اخراج و بیکارسازی٬ عدم پرداخت مزد روزانه کارگران٬ گرانی و تورم٬ نداشتن حق تشکل و تجمع٬ همراه با پراکندگی و انشقاق درونی٬ طبقه کارگر ایران را در شرایط غیر قابل تحملی قرار داد.
سال گذشته در عین حال سالی بود که جناحهای جمهوری اسلامی در جنگ و جدال درونی خود تلاش کردند مثل همیشه با فریب و نیرنگ٬ با تبلیغات مسموم و با کارگر پناهی٬ طبقه کارگر را به زیر پرچم خود بکشند و از نیروی این طبقه در خدمت تامین منافع خود استفاده کنند. جناح احمدی نژاد به نام مقابله با فساد اقتصادی٬ به نام دفاع از مردم محروم و مبارزه با دزدی و فساد٬ بخشی از هم طبقه ایهای ما را به زیر پرچم سیاهترین جریان تاریخ ایران و ضدکارگری ترین جنبش سیاسی کشاند. همزمان جناح سبز جمهوری اسلامی به نام مبارزه با استبداد به کمک طیف وسیعی از نیروهای سیاسی از جریانات راست تا چپ بورژوائی تلاش کردند با شعار همه با هم و انقلاب مردمی طبقه کارگر را به نیروی پیش بردند انقلاب سبز و جنبش ارتجاعی خود تبدیل کنند.
در دل این جدالها طبقه کارگر ایران زیر سایه استبداد حاکم و در فضائی مملو از دروغ و ریا٬ زیر سایه تبلیغات وسیع و مسموم کننده طبقات حاکم٬ در نبود تشکلات مستقل و طبقاتی خود٬ در نبود صف مستقل و متحد و پرچم روشن سیاسی خود٬ نه تنها بخشی از نیرویش به صف جنبشهای ارتجاعی دیگر کشیده شد٬ بلکه مبارزه و اعتراض برابری طلبانه اش به شدت حاشیه ای شد.
تجربه این دوره باید برای طبقه کارگر ایران این درس را داشته باشد که بزرگترین قیام تهیدستان دنیا٬ وسیعترین اعتصابات و اعتراضات خیابانی کارگران در فقدان آگاهی و تشکل طبقاتی و در فقدان یک پرچم روشن کارگری به انتقال قدرت میان دشمنان طبقاتی این طبقه می انجامد و کارگران علیرغم هر تلاش و جانفشانی تنها به دنباله رو و ارتش زخیره طبقات دیگر و جنبشهای ارتجاعی تبدیل خواهند شد.
اول ماه مه امسال، طبقه کارگر باید این تجربه تاریخی سه دهه گذشته را به سرلوحه شعار خود تبدیل کند و با صدای رسا اعلام کند که اول مه امسال روز همبستگی و تشکل طبقاتی کارگران است. اول مه امسال فرجه ای است که طبقه کارگر در ایران همراه بقیه کارگران٬ در اجتماعات خود جمع شود٬ اتحاد و همبستگی را در صفوف خود بالا ببرد و بر همسرنوشتی و منفعت طبقاتی مستقل خود پای بفشارد.
مناسبت اول مه فرصتی است که کارگران کمونیست و سایر فعالین طبقه کارگر دور هم جمع شوند٬ کمیته های برگزاری اول ماه مه را به عنوان ابزاری در خدمت اتحاد کارگران و اجتماعات اول مه سازمان دهند٬ تلاش کنند حصارهای تفرقه افکنانه ( رشته ای٬ قومی٬ جنسی و حزبی) که به دور فعالین کارگری و جمعهای و بخشهای مختلف کشیده شده است را بشکنند و پایه های همدلی و همسرنوشتی را میان صفوف خود تقویت کنند. تلاش کنند اول مه امسال روز اجتماعات وسیع کارگری در کارخانه و محله و شهر و.. باشد.
طبقه کارگر تنها با اتکا به اتحاد و تشکل های طبقاتی خود ٬ تنها با بالا بردن خودآگاهی صفوف خود و با درک توان و قدرت طبقه کارگر به عنوان یک طبقه واحد٬ به عنوان بخشی از یک طبقه جهانی در مقابل سرمایه داری به عنوان یک طبقه واحد حاکم٬ میتواند صفوف خود را آماده کند و اتحاد خود را بالا ببرد. اول مه و همه تلاشهای ما در این مناسبت باید قدمی در راه این خودآگاهی و بالا بردن اتحاد صفوف کارگران و ایجاد همبستگی در میان آنها باشد. اول مه میتواند سرپلی باشد برای ایجاد پیوندهای ادامه دار میان فعالین و رهبران کارگری برای پیشبرد اعتراض روزانه و نبردی که در جریان است٬ برای بهبودی در زندگی خود و بستن سدی در مقابل یورش بورژوازی به طبقه کارگر و به کل جامعه.
شیپور جنگ طبقاتی را بورژوازی ایران با زدن سوبسیدها٬ با کار موقت و با باز گذاشتن دست کارفرمایان در اخراج کارگران٬ با دستمزد ناچیز و تورم بالا٬ با زندان و اخراج کارگران مبارز و با هزار برنامه ضدکارگری به کمک ارتش و سپاه و مراکز پلیسی و اطلاعاتی٬ به کمک مسجد و دادگاه و قانون کار و بقیه دستگاهای سرکوب خود آشکارتر از هر زمان نواخته است.
طبقه کارگر راهی جز به میدان آمدن و دست بردن به قدرت خود برای تعین تکلیف نهایی و قطعی با دشمنان طبقاتی اش، با دولت بورژوایی و طبقه حاکم، ندارد. قدرتی که در کار و تولید خوابیده است، قدرتی که اگر به حرکت در آید میتواند جهانی را فتح کند، قادر است نه تنها حملات روزمره به معیشت و کار خود را عقب بزند، که ریشه استثمار و ستم را برای همیشه بخشکاند و جهانی آزاد و برابر برای همگان بسازد. طبقه کارگر در جنگ با بورژوازی راهی جز متحد و متشکل شدن حول پرچم خود و در حزب سیاسی خود ندارد. جهان بار دیگر نیاز طبقه کارگر به اتحاد و تشکل در حزب کمونیستی خود را، در هر لحظه از حیات خود و در جدال و دفاع روزمره اش در مقابل تعرض عیان گسیخته سرمایه، فریاد میزند.
طبقه کارگر در هر کشور و در سطح جهانی تنها با پرچم کمونیسم و با گرد آمدن در حزب کمونیستی اش میتواند پرچم انقلاب کارگری را برافرازد و این دنیای وارونه را از قاعده بر زمین بگذارد.
زنده باد همبستگی و تشکل طبقاتی کارگران
آزادی٬ برابری٬ حکومت کارگری
حزب کمونیست کارگری حکمتیست
١٢ فروردین ١٣٨٩- اول آوریل ٢٠١٠
0 نظرات:
ارسال یک نظر