اسد گلچینی:
برای برخی ها اول ماه مه "حلقه مفقوده مبارزات کارگران و مردم آزادیخواه" است، برخی با انکار جنبش سبز و برخی از سر مردمی بودن جنبش و یا جنبش سرنگونی و ... میخواهند در اول ماه مه به جنبش سبز سواری بدهند. پوستر تشیع جنازه منتظری در سایت مربوط به کارگران برای الگوی تظاهرات توده ای منتشر میشود، برخی فعالین کارگری در مصاحبه هایشان به جای تاکید بر جنبش مستقل طبقه کارگر و سازماندهی آن، جنبش سبز را بستر فعالیت و رشد خود میدانند و کبوتر صلح و سبز شده آذین بند وبلاگ های برخی از چپ ها ست. سایت موج سبز هم همه اینها را با آغوش باز پذیراست و قطعنامه صادر شده ده تشکل کارگری و فعالین مختلف را به تجمع اعلام شده از سوی"شورای برگزاری مراسم روز کارگر" ، در مقابل وزارت کار و راهپیمایی در تهران و همچنین فعالیتهای مشابه در شهرستانها چسبانده است. برای این جریان اول ماه مه روزی در ادامه سیاست و برنامه های این جنبش با جناح رقیب خود در حاکمیت جمهوری اسلامی است.جنبش سبز مدتهاست برای وارد کردن سیاهی لشگر از میان معلمان و کارگران فعالیت میکند و اول ماه مه فرصت مناسبی برای سیاست آنهاست. اول ماه مه برای اینها و جناح چپ سبز ها از جمله: اینهاست که "روز جهانی کارگر حلقه مفقوده مبارزات کارگران و مردم آزادیخواه" است و یا اینکه "روز اول ماه مه در امسال ،روز تلفيق خواسته ها و مطالبات دموكراتيك و آزاديخواهانه با مطالبات اقتصادي و سياسي همه ي ماست. (از بیانیه های 1 و 2 شورای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در سال 89)
روز کارگر برای چه جنبشی حلقه مفقوده است؟ توهم به جنبش سبز در یکسال گذشته از جمله در میان این نوع از فعالین کارگری و فعالین سیاسی چپ تحت هر نام جعلی دیگری مانند "جنبش مردمی" جنبش آزادیخواهانه" "جنبش سرنگونی" و "انقلاب" و "کودتای انتخاباتی" یکی از زمینه های دست درازی بیشتر احزاب و جریانات بورژوایی به میان فعالین و کارگران بوده است. این یکی از معضلات پیشاروی کارگران کمونیست است. شرط فعالیت کمونیستها داشتن نقد پرولتری و کمونیستی از جنش سبز متعلق به بخشی از طبقه سرمایه دار درایران است. شرط اینکه کارگران به سیاهی لشگر این جنبش تبدیل نشوند، آشنا کردن آنان به ماهیت و عملکرد این نوع جنبشهاست که خصلت جهانی هم دارند و جناح های مختلف بورژوازی برای حفظ نظام در دولت ها جا عوض میکنند.از اوباما تا موسوی و از "تغییر" تا "رای ام را پس بده" همه یک خصلت دارند.
این نقد کمونیستی ما را قادر به مبارزه ای برای خود و برای مستقل کردن جنبش خود از جنبش و صف طبقات دیگر میکند. این را باید در هر قدم و در هر پیام و قطعنامه ای گفت و مرز خود را با این جنبش آنچنان مشخص کرد که دست درازی دیگران از سر "گشاد رویی" چپ ها و فعالین کارگری ممکن نشود. کمونیستها درجنبش کارگری بیشتر از هر زمانی به این شفافیت نیازمند هستند و با همه توان باید آنرا اشاعه بدهند. اسب ابولفضل را به اول ماه مه راه ندهید. اول ماه مه امسال در سی و یکسال گذشته از لحاظ محتوای ضد سرمایه داری آنچنان باید واضح باشد که سبز ها و چپ های سبز دم شان را روی کولشان گذاشته و بروند سراغ جنبش خودشان. اول ماه مه امسال قبل از هر چیز روز خود آگاهی گسترده کارگران برای اتحاد طبقاتی است و قبل از هر چیز دست های جنبش سبز و توهم به این جنبش را حال تحت هر نامی از خود کوتاه میکند. اول ماه مه روز آکسیون ضد رژیمی نیست. روزی برای تجمع های کارگران و تاکید بر همبستگی بین المللی و فشرده کردن صفوفشان است. شرط موفقیت اول ماه مه و فعالیت ها و تجمع هایش برای کمونیستها و کارگران در این است که چه اندازه صفوف کارگران آگاه و متحد شده است.
9 اردیبهشت 1389
29 آوریل 2010
0 نظرات:
ارسال یک نظر