(مصاحبه با رحمان حسین زاده در مورد اول مه 89)
اکتبر: در آستانه اول مه 89 هستیم. کارگران در چه موقعیتی به استقبال اول مه میروند؟
رحمان حسین زاده: به همه جنبه های شرایط سختی که کارگران با آن دست و پنجه نرم میکنند، نمیپردازم. بر دو جنبه از موقعیت نامساعدی که طبقه کارگر با آن روبرو است باید تاکید کرد. اولا در سطح زندگی و معیشت، طبقه کارگر با بیسابقه ترین تعرض سرمایه داران و دولت سرمایه اسلامی روبرو است. اعلام دستمزد پایه سیصد و سه هزار تومانی، طبق آمارکارشناسان همین دولت اسلامی، معادل چهاربار زندگی زیر خط فقر است. یادآوری میکنم این دستمزد پایه شامل بخشهای پیشرفته صنعتی و بخشهایی از کارگران است که قرار دادهای رسمی شامل شرایط کار آنها میشود. تصور کنید، میلیونها کارگری که شامل قراردادرسمی نیستند، در چه وضعیت سخت تر معیشتی بسر میبرند. در نتیجه طبیعی است در اول مه امسال ادعانامه روشنی علیه این تعرض سبعانه به سطح زندگی کارگران و خانواده های کارگری و علیه این توحش سرمایه داران و دولت متبوعه صادرشود. دوما : در سطح سیاست و تحولات سیاسی که مستقیما به سرنوشت کارگران مربوط است، فضای سیاست ایران در یکسال گذشته، چه در مقطع معرکه گیری "انتخاباتی" و چه بعد ازآن و از مقطع بیست و دوم خرداد، میدان نبرد و کشمکش دو جناح بورژوازی ایران برای گرفتن سهم بیشتر از قدرت اقتصادی و حاکمیت سیاسی در ایران بود. مثل همیشه سرمایه داران و دوجناح جمهوری اسلامی یکی با "مستضعف پناهی" و دیگری با وعده "اصلاحات و گشایش فرهنگی" خواستند و میخواهند نیروی توده مردم و طبقه کارگر به سیاهی لشکر تعیین تکلیف تناسب قوا به نفع یکی از آنها خاتمه یابد. متاسفانه بخشی از توده مردم و کارگران حق طلب و ضد جمهوری اسلامی به کمک خیل مجیزگویان راست و چپ بورژوایی، به صف این کشمکش و مشخصا به صف "جنبش سبز" گسیل شدند، کاری که اشتباه بودن آن اکنون برای خیلی ها معلوم شده است. در این رابطه مسئله قابل توجه این بود که طبقه کارگر و مراکز کارگری کلیدی و یا تشکلهای موجود کارگری خوشبختانه به این تحرک بورژوایی سبز سمپاتی نشان ندادند و فعالین و پیشروان کارگری زیادی در داخل و خارج بی ربطی جنبش سبز را نسبت به منافع کارگران مستدل کردند. با این وصف در مقابل صف بندی بورژواها، صدای متمایز و متفاوت طبقه کارگر به اندازه کافی رسا نبود. آلترناتیومتمایز کارگری به روشنی قد علم نکرد. اول مه امسال میتواند به صحنه ابراز وجود تحرک اجتماعی و سیاسی متمایز و متفاوت جنبش کارگری تبدیل شود. این یکی از رسالتهای اول مه امسال است.
اکتبر: منظور از ابراز وجود نکردن متمایز و مستقل طبقه کارگر چیست؟ چون در یکسال گذشته ما شاهد اعتصابات و اعتراضات کارگری متعددی بوده ایم!. ابراز وجود متمایز طبقه کارگر به چه شیوه و چگونه منظورتان است؟
رحمان حسین زاده: تک تک اعتراضات و اعتصابات کارگری یکسال گذشته برای مطالبات کارگری و تلاش برای بهبود شرایط کار و معیشت در هر بخش کارگری که اتفاق افتاده است، جزو حیاتی حرکت واقعی کارگری و بخشی از ابراز وجود مستقل کارگران علیه وضع موجود و دارای اهمیت بسزایی است. اما باید توجه داشت همین تحرک اعتراضی مطالبات فوری کارگری برای افزایش دستمزد و یا دستمزدهای معوقه و بهبود شرایط کار که در این کارخانه و آن کارخانه و مراکز کارگری اتفاق می افتد، هنوز ابعادی هماهنگ و همزمان و متحد به خود نگرفته است.و مهمتر هنوز به دلایل قابل فهمی در مراکز کارگری کلیدی ایران اتفاق نیفتاده، که دولت و سرمایه داران را در تنگنا قرار دهد و به عنوان اهرم فشار جدی در معادلات کنونی جامعه در مقابل سرمایه داران عمل کند. به علاوه منظور اصلی من اینست، در شرایطی که بخشهای مختلف بورژوازی و جمهوری اسلامی، در ابعاد سیاسی در مقابل هم صف آرایی کرده و میخواهند نیروی طبقه ما و مردم تحت ستم را به گوشت دم توپ جنگ خود تبدیل کنند، جای آلترنانیو اجتماعی و سیاسی طبقه کارگر با پلاتفرم کارگری و آزادیخواهانه خالی بود که در دل آن تحولات تناسب قوای بهتری را برای جنبش کارگران دست و پا کند و هم نیروی طبقه خود و مردم را به صف خود بکشد.
در اول مه امسال انتظاراینست ، طبقه کارگر ایران و بخشهای اصلی کارگری، سندیکاهای و تشکلها و نهادهای موجود کارگری در اقدامی هماهنگ و متحد ، اولا روز کارگر را با اجتماعات بزرگ، با متینگها و جشنهای خود، با ادعانامه های روشن کارگری و از جمله با فراگیر کردن بیانیه و یا قطعنامه رادیکال کارگری، صف متحد کارگری و آزادیخواهی وصف متمایز طبقه کاگر را به نمایش بگذارند. به علاوه به روشنی و به هر شکل که مناسب میدانند، اعلام کنند، جدال کنونی دو جناح بورژوازی ایران و جمهوری اسلامی را مربط به سهم خواهی طبقه سرمایه دار از قدرت اقتصادی و سیاسی و سهم بری بیشتر برای استثمار طبقه کارگر میدانند، به مستضعف پناهی "خامنه ای، احمدی نژاد" و "اعتدال و اصلاح طلبی" "موسوی کروبی، خاتمی و رفسنجانی توهمی ندارند.هر دو جناح را در صف مقابل کارگران و مردم محروم می بینند. به ویژه با توجه به اینکه جنبش سبز ظاهرا در موقعیت اپوزیسیونی قرار گرفته و خیلی ها جزو "مردم" به حسابشان میاورند، رهبران و تشکلهای کارگری لازمست با اعتماد نفس اعلام کنند "جنبش جاری سبز" را در صف مقابل کارگران می بینند. تاکید کنند جنبش متمایز و مستقل کارگری بر مبنای مطالبات و اهداف امروز و آینده جنبش طبقه کارگر را به میدان میکشند. اگر چنین اتفاقی بیفتد ، از نظر من معنای عملیش ابراز وجود صف متفاوت کارگران در فضای سیاسی و مبارزاتی ایران است . شواهد نشان میدهد اول مه امسال میتواند چنین ظرفیتی را از خود نشان دهد.
اکتبر: نقطه مقابل نظر شما بسیاری از "جریانات چپ" که خود را مدافع طبقه کارگرهم میدانند، با بیانهای مختلف از جمله ضرورت حمایت از "انقلاب، جنبش توده ای، جنبش جاری، حقوق مدنی و جنبش دمکراسی" در مناسبت اول مه میخواهند، طبقه کارگر از تحول سیاسی جاری "جنبش سبز" اعلام حمایت کند. به نظر شما بر خورد درست کارگران چه میتواند، باشد؟
رحمان حسین زاده: در جواب به سئوال شما باید بگویم، خوشبختانه کم نیستند رهبران و فعالین کارگری آگاه و روشن بین در داخل و خارج کشور در برخورد به فراخوانهای چپ دل بسته به جنبش بورژوایی سبز موضع روشن طبقاتی گرفته اند. "جنبش جاری سبز" را در تضاد با منافع طبقه کارگر، معرفی کرده اند. با نگاهی به ادبیات و نوشته ها و اعلام مواضع رهبران و فعالین کارگری داخل میتوان ابعاد امید بخش چنین مواضع کارگری را دید. در خارج کشور هم در همان ابتدای به میدان آمدن جنبش سبز و در اوج هیاهوی چپ بورژوایی در دفاع از "جنبش سبز" تعداد زیادی از فعالین کارگری و از جمله رهبر کارگری با اتوریته ای چون زنده یاد یدالله خسرو شاهی، به هم طبقه ایهایش فراخوان داد، "باردیگر نباید قربانی سرمایه داران زالو صفت شوند". از آن زمان تاکنون خوشبختانه بخشهای وسیعتری از کارگران و مردم ماهیت ارتجاعی جنبش سبز را متوجه شده اند. به نظرم رهبران و فعالین کارگری و کارگران کمونیست با اعتماد بنفس بیشتر، لازم است به این چپ بورژوایی پشت کنند، آنها را باید ول کرد با جنبش خودشان سرگرم باشند. کارگر ان کمونیست وطبقه کارگر دارند مسیر طبقاتی و سیاسی خود را آگاهانه تر طی میکنند.
اکتبر: خانه کارگر به عنوان "بازوی کارگری" جمهوری اسلامی هر ساله در فکر کشاندن کارگران به نمایشات دولتی هستند، امسال چه ترفندی دارند و کارگران چه برخوردی باید بکنند؟
رحمان حسین زاده: امسال هم همان دلقک بازیهای سالهای گذشته را در دستور دارند. خانه کارگر "هفته کارگری" اعلام کرده است. در واقع با ترفند "هفته کارگر" مذبوحانه میخواهند این تنها یک روز جهانی کارگر را محو کنند و به علاوه قرار است در این هفته، "کارگران" را به مناسک مذهبی بر سر "قبر خمینی و دیدار خامنه ای و نماز جمعه" ببرند. به "کارگر نمونه اسلامی زن و مرد و زن نمونه "خانه دار" جایزه بدهند وتفاوت اصلی برنامه امسال اینها با سالهای قبلشان مربوط به روز آخر هفته مورد نظرآنها و در واقع روز شنبه "اول مه" روز جهانی کارگران است. اینها سالهای دیگر در ورزشگاه شیرودی و یا در یک میدان و فضای باز به خود جرات میدادند و متینگ میگذاشتند. در نتیجه در همان متینگهای کنترل شده هم ، بخشا اوضاع از کنترلشان خارج میشد، پلاکاردها و مطالبات و حتی سخنرانیهای حق طلبانه بر خلاف میل آنها مطرح میشد. بعضا فضا را از دست خانه کارگری ها میگرفتند، امسال با توجه به تجارب قبلی شان و دقیقا از ترس بروز چنین حرکات حق طلبانه کارگری چنین تجمع و برنامه و نمایشی را هم از برنامه خود خارج کرده اند. تحت نام برگزاری "مراسم در همان محل کار"، متینگ در فضای باز و علنی را از دستور خارج کرده اند. به علاوه عملا از تعطیلی مراکز کارگری جلوگیری میکنند، کارگران را در محل کار محبوس و کنترل میکنند. از نظر هر کارگر آگاهی واضح است کل این برنامه ریزی آکروباتیک اسلامی در ضدیت با منافع کارگران و روز کارگر است. هر کارگر حق طلبی باید اعلام کند "هفته کارگر" پیش کشتان، اجازه نمی دهیم زیر این نام تنها یک روز همبستگی و اتحاد کارگریمان را محو و بی ارزش کنید. باید گفت ، مناسبت روز کارگر را با رفتن قبر خمینی و دیدار خامنه ای و نماز جمعه چه مربوط؟! و باید گفت این تنها روز جهانی و طبقاتیمان را زیر اجبار و فشار موجودتان قربانی مناسک و نمایشات اسلامی نمی کنیم و مثل سالهای قبل مراسمهای دولتی و خانه کارگر را تحریم میکنیم و هر جا بتوانیم اجتماعات کارگری را سازمان میدهیم.
اکتبر: تجربه سالهای اخیر نشان میدهد، بعضا شکاف و تقسیم بندیهای خلاف منافع و اتحاد کارگران وجود دارد و حتی برخورد های سکتی و فرقه ای مانع اتحاد و مراسمهای بزرگ کارگران شده است. چه تضمینی هست که دوباره این تفرقه ها تکرار نشود و راه حل چیست؟
رحمان حسین زاده: هیچ تضمینی جز هوشیاری و آگاهی طبقاتی خود کارگران و مهمتر حضور فعال رهبران و فعالین گرایش کمونیستی درون طبقه کارگر برای خنثی کردن تفرقه های ملی، مذهبی، جنسی، جغرافیایی ، صنفی و رفتارو سیاست سکتی در صفوف کارگران وجود ندارد. فعالیت کارگر کمونیست موجود در میان کارگران با قطب نمای منافع همه جانبه طبقه کارگر، در هر قدم کوچک و بزرگ و از جمله در اول مه با نقطه عزیمت اتحاد بخشهای مختلف کارگری ضامن فایق آمدن برتفرقه و پراکندگی ایجاد شده در میان طبقه کارگر است. تا آنجا به اول مه مربوط است، تجربه ایجاد کمیته های برگزاری اول مه که در دوره ای در شهر سنندج و مشخصا سال گذشته هم در سطح سراسری و در تهران ایجاد شد، ظرف بسیار مناسبی برای ایجاد بیشترین و محکمترین اتحاد کارگران در اول مه و در ادامه آن است . در نتیجه امسال هم میشود کمیته برگزار کننده اول مه را در هر جا که ممکن است، ایجاد کرد. با تشخیص تناسب قوا و اوضاع در محل در مورد شکل مراسم و نحوه گرامیداشت اول مه تصمیم گرفت. مهمتر طی قطعنامه و یا بیانیه ادعا نامه امسال کارگران علیه وضع موجود و کل بخشهای بورژوازی اعلام کرد.
اکتبر:برگزاری اول مه در شهرهای کردستان ازسابقه مثبتی بهره مند است، از میان مجموعه مراسمها و آکسیونهایی که به مناسبت اول مه در کردستان برگزار شده ، کدامیک را میتوانید الگوی برجسته و پر دستاوردتر دید؟
رحمان حسین زاده: تجارب متنوع و با ارزشی وجود دارد. اما از میان این تجارب متنوع به نظر من مراسمهای سالهای 66 تا 68 در شهر سنندج هنوز الگوی برجسته و پیشرو نه تنها در شهرهای کردستان، بلکه در کل تجربه ماه مه در ایران است. آن سالها جنبش اعتراض همگانی وجود نداشت. از تب و تاب آکسیونی ضد رژیمی خبری نبود، در شرایط تداوم جنگ ایران و عراق و پیامدهای آن علیه طبقه کارگر و جامعه، کارگران پیشرو شهر سنندج، قدم جلو گذاشتند، در تناسب قوایی به شدت نامساعد اما دقیق و سازمانیافته و کار شده و هدفمند، مبتکر مراسمهای سرخ کارگری و توده ای "پاساژعزتی در سال 66 ، دبیرستان رنج آوری در 67 و سالن تختی در 68 " شدند. مراسمهایی که در اوج قدرقدرتی جمهوری اسلامی زنان و مردان کارگر و آزادیخواه در کنار هم متحد و هم بسته با سرود انترناسیونال شروع کردند و در ادامه رهبران و آژیتاتورهای کارگری با شفافیت کمونیستی نظم سرمایه و مصائب آن را به نقد کشیدند، و با قرائت قطعنامه های رادیکال کمونیستی کارگری، صفحه درخشانی از ابراز وجود اجتماعی جنبش متمایز سوسیالیستی کارگری را به ثبت رساندند. وقوع این پدیده درخشان این سالها یک روزه و بدون پیشینه نبود. وجه تعیین کننده تربه اصطلاح "پشت صحنه"، فعل و انفعالاتی بود که نتیجه یک دوره چند ساله آگاهگری و سازمانیابی کمونیستی در محل کار و زیست کارگران سنندج بود. از مدتها قبل فعالین و رهبران مراکز کارگری آن زمان شهر سنندج از کارخانه های پوشاک و شاهو گرفته، تا کارگاههای فلزکاری ، مکانیک، برقکار،تراشکار، نجار و خیاط و خباز در ارتباطی آگاهانه، صفی متحد را ایجاد کرده بودند. شبکه های وسیع مبارزاتی را شکل دادند. برای یک دوره معین تشکل "اتحادیه صنعتگر" را ایجاد کردند. مهمتر گرایش کمونیستی درون کارگران و تحزب کمونیستی نقشی تعیین کننده و یکه تاز و بلامنازع را در متحد کردن کارگران و در مراسمهای اول مه ایفا میکرد. چند سال قبل در جزوه ای تحت نام "جنبش کارگری در کردستان" در یاد آوری این مراسمهای غرور آفرین چنین نوشتم "مضمون سخنرانیها و شعارها و به ویژه قطعنامه این متینگها مستقیما در دیدگاههای کمونیسم و سوسیالیسم کارگری ریشه داشتند. هر ناظر با انصافی با مشاهده قطعنامه های این سالها میتواند دریابد که این پلاتفرم کارگران کمونیست در جنبش کارگری و در جامعه برای ساختن آینده و دنیایی بهتر است. از این زاویه آکسیونهای ماه مه در این سالها اهمیت تاریخی و پایه ای تری در جنبش کارگری ایران و در کردستان پیدا میکنند" . از نظر من این ارزیابی هنوز هم به قوت خود باقی است.
اکتبر: به عنوان آخرین سئوال در فرصت باقیمانده فعالین و پیشروان کارگری برای برگزاری موفقیت آمیز اول مه چکار باید بکنند. شاخص موفقیت اول مه امسال چیست؟
رحمان حسین زاده: رهبران و فعالین رادیکال کارگری مدتها است کار خود را شروع کرده اند و به تجارب با ارزشی هم متکی هستند. خود آنها با تشخیص تناسب قوا و سبک و سنگین کردن اوضاع دقیق تر میتوانند اقدام کنند. من میخواهم تاکید کنم که ایجاد کمیته های برگزاری اول مه را باید جدی گرفت. هر جا که هنوز درست نشده اند، لازمست به فکر راه اندازی آنها بود. از کانال این کمیته ها،اتحاد و همبستگی کارگری را به همه مراکز کارگری تحت پوشش گسترش داد. تدارک سیاسی و عملی حول اول مه را شتاب بخشید. شناساندن محتوای طبقاتی و انترناسیونالیستی و جوهر این روز به هم طبقه ایهایمان، یادآوری تجارب و پیامها و دستاوردهای روز اول مه در هر جا که طبقه ما در این مناسبت پیشروی داشته است. تلاش برای فایق آمدن بر پراکندگی موجود در صفو ف طبقه کارگر و تلاش برای ایجاد ارتباطات مشترک و محکم برای ایحاد هماهنگی در اول مه و سپس در مبارزات جاری. ممکن کردن اجتماعات کارگری، و .... میتواند رئوس اساسی اقدامات امسال باشد. به ویژه امسال انتشار بیانیه و یا قطعنامه کارگری که ادعانامه کارگران را علیه مصائب زندگی زیر خط فقر و راه پایان دادن به آن را در مطالبات روشن بیان کند و به علاوه در اوضاع سیاسی امسال ایران به روشنی و با بیانی مناسب جدایی صف کارگران از جدال جناحهای بورژوازی و مشخصا دو جناح سبز و سیاه اسلامی را اعلام کند، پیشروی جدی خواهد بود.
مصاحبه کننده: اسماعیل ویسی
***
0 نظرات:
ارسال یک نظر