رحمت فاتحی:
اول مه را در پیش داریم و در این رابطه فعالین و سازمانهای کارگری و چپ برای برگزاری آن در حال برنامه ریزی و تدارک هستند.
کمونیستها بدرستی در مورد اول ماه مه و جایگاه این روز بر چند نکته اساسی تاکید کرده اند. از جمله اینکه، این روز شبیه برگزاری اعیاد مذاهب نیست ، روز فرهنگی و یا مربوط به جنگهای تاریخی "سلحشوران" کشوری و گسترش جغرافیای این کشورها و جانبازانی که در این راه جان خود را قربانی کردند نیست. شبیه روز ملی و استقلال کشوری از دست استعمار و آزاد سازی کشور خاصی از فلان کشور و غیره نیست. و بدرست گفته شده روز اول ماه مه روز اعتراض جهانی طبقه کارگر به عنوان سازندگان تاریخ و رفاه برای بشریت میباشد که خود از حداقل آن رفاهیات بهرمند نیستند. کافی است تصور کنید که اگر تنها روزی این طبقه در صحنه تولید نباشد تا متوجه شد که دنیا به چه منجلابی از فقر و تباهی کشیده میشود. اول ماه مه روز همبستگی طبقاتی کارگر در سطح جهان، خارج از رنگ پوست، مذهب و جغرافیای محل زندگیش میباشد. روز کارگر روز به نمایش گذاشتن قدرت این طبقه است که در صورت متشکل شدن در سازمان و حزب طبقاتی خود هیچ نیرو و دولتی با ارتش و تجهیزات نظامی و تمامی دستگاهای سرکوبش و مذهب و کل سیستم عوامفریبیش از عهده سرکوب آن بر نخواهد آمد. همچنین اثبات اینکه دنیای بدور از فقر و بی حقوقی انسان توام با رفاه و امنیت و بدون جنگ و خون ریزیی و آوارگی در گرو به قدرت رسیدن طبقه کارگر و حزب سیاسیش میباشد. دنیایی که در آن قدرت انسان، کرامت و حرمتش کاملا محفوظ است. اول ماه مه روز بالا بردن خودآگاهی و اتحاد و همبستگی طبقه کارگر از راه نزدیک شدن ارتباط رهبران و فعالین کارگری است.
اول ماه مه امسال موقعیت استثنایی دیگری هم پیدا کرده آنهم بحرانی است که دنیا را فراگرفته و طبقه سرمایه دار اساسا راه خروج از این بحران را با تحمیل فقر بیشتری به هم طبقه های ما از راه بیکار سازی میلیونها کارگر در سراسر جهان و زدن حداقل مزایایی که با مبارزه و اعتراضات وسیع ما بدست آماده اجرا کرده و در حال پیگیری آن است. باید در این روز به سرمایه دار و حکومتهایشان نشان داد که این وضع قابل قبول نیست و باید این تعرض به معیشتمان را با اتحاد و مبارزه مان عقب برانیم.
با نگاهی به جنبش اول ماه مه در جاهایی که امکان برگزاری علنی آن هست، متوجه می شویم که سال هاست که طبقه سرمایه دار نه تنها از طریق سرکوب بلکه با عوام فریبی و هزینه کردن پول زیاد طبقه کارگر و تشکلهایش را از این اهداف انسانی و طبقاتی دور کرده است. سازمانهای چپ و به اصطلاح طرفدار کارگرهم به دلیل سیاستهای غیر کارگریشان دراین رابطه بی تاثیر نبوده اند. متاسفانه در خیلی مورد اول ماه مه به جشن ناسیونالیستها و طرفداران محیط زیست و غیره تبدل شده تا روز اعتراض جهانی کارگر.
در اروپا و امریکا که برسمیت شناختن این روز، به سرمایه داران تحمیل شده است، در مراسمات و تظاهراتی که به این مناسبت برگزار میشود احزاب وسازمانهای ملی و مذهبی در این روز عقده های ملی مذهبی خود را با بالا بردن شعارهای ملی مذهبیشان میترکانند. احزاب ناسیونالیستی که میخواهند برای شریک شدن در قدرت سرمایه داری محل که بوسیله دولت مرکزی محرومش کردن تلاش میکند که در این روز کارگر را قانع کند که علیه هم طبقه ایش در کشور مورد نظرش حامی حزبش شود. در این روز ما شاهد حضور مذهبیهای که حکومت مذهبی میخواهند ولی از نوع "دمکرات" آن. ما شاهد اتحادیه هایی هستیم که رهبرانشان خود بخشی از حکومت هستند و یا اگر هم در اپوزسیون باشند تلاش دارند که از این روز برای مدل دیگری از حکومت سرمایه داری استفاده کنند. باید گفت که متاسفانه صدای آن کارگر و کمونیستی که نماینده خواسته ها ی کارگری باشد ، شنیده نمی شود و یا خیلی ضعیف و حضورش هم کم است. طبعا میدیا و بلندگو و بقیه ی ابزارهای تبلیغی هم در دست کسانی است که اصلا امکان حضور و بیان نطرات را به کارگر کمونیست نمیدهد.
در ایران، بدلیل وجود طبقه سرمایه دار و دولت وحشی و بشدت سرکوبگر، مسئله را خیلی پیچده تر کرده است. طبقه کارگر و رهبران آن سه دهه تجربه با هار ترین و وحشی ترین طبقه سرمایه دار و دولتش را پشت سر دارد. جنش کارگری و جنبش اول ماه مه برای رسمیت دادن به این روز و تحمیل آن به جانیان سرمایه دار هزینه سنگینی داده است. از اعدام تا زندانهای طولانی مدت برای رهبران و فعالین کارگری تا شلاق زدن و از کار بر کنار کردن این فعالین فقط بخشی ازاین هزینه است که کمونیستها و فعالین کارگری در این راه برای آن پرداخت کرده اند. علیرغم مبارزه وسیع کارگران هنوز هم طبفه کارگر از برگزاری مستقل اول ماه مه محروم است و باید در این روز از تمام ابتکارات استفاده کنند تا بتوانند جشن خود را برگزار کنند ولی باز ما شاهد نبوده ایم که این روز بدون درگیری و بازداشت فعالین آن برگزار شده باشد. بخصوص در چند سال اخیر و با توجه به بحران سرمایه داری، طبقه کارگر در ایران هم به لحاظ سرکوب خواسته هایش و از جمله برگزاری اول مه و حمله به معشیتش بیشتر از سالهای قبل مورد تعرض بوده است. علاوه بر این شکل گیری جنبش سبز که رهبران آن بخشی از سرمایه داری ایران است و اعتراضات اخیری که در این رابطه شد متاسفانه بخش زیادی از احزاب چپ را نیز با خود برد و طبقه کارگر کلا به نسبت وضعیت جدیدی که بوجود آمد ، خاموش بود در نتیجه با توجه به شرایط سیاسی ایران اول ماه مه شرایط ویژه تری را برای طبقه کارگر دارد.
در این شکی نیست که جمهوری اسلامی امسال به نسبت سالهای دیگر برای ممانعت و سرکوب مراسمات اول ماه مه سرکوب بیشتری را در دستور کار خود دارد. ولی علیرغم این هیچوقت سرکوب رژیم نتوانسته است که فعالین کارگری را از برگزاری این روز باز دارد. امسال هم کارگران و فعالین اول ماه مه برای هر چه با شکوه تر برگزار کردن این روز در تدارک آن هستند. فعالین و رهبران کارگری خوب میدانند که برگزاری مراسمات اول ماه مه علیرغم سرکوب رژیم در این سه دهه، کوچکی و بزرگی این مراسمات مربوط بوده به توازن نیرو و شعارها و سازمان و ابزاری که برای این روز بکار گرفته اند. به همین دلیل ما در سالهای گذاشته شاهد مراسمات هزاران نفره و یا دهها نفره بوده ایم. مروری کوتاه در رابطه با برگزاری اول ماه مه به ما نشان میدهد که علیرغم جسارت، تلاشهای زیاد و قابل تقدیر فعالین کارگری برای برگزاری هر چه با شکوهتر برگزار کردن آن ولی از یک مسئله اساسی رنج برده و بطور جدی ممانعت کرده است از شرکت فعالانه تعداد بیشتر کارگران. آن هم سکتاریسم و تقسیم کردن کارگران بر اساس تعلق فکری؛ جنسی، سازمانی و غیره بوده است. در سالهای گذشته برای برطرف کردن این ضعف قدم های جدی برداشته شد، امسال با توجه با اوضاع سیاسی جدید و حضور و وجود جنبش ارتجاعی سبز که همچنانکه در بالا به آن اشاره شد بخش زیادی از چپ ها را با خود برد حساسیت، به این مسئله را بیشتر از قبل ضروری تر کرده است.
اول ماه مه روز اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران است و نه هیچ دسته و گروه سیاسی یا غیر سیاسی. اول ماه مه باید ظرف اتحاد وسیعترین بخش طبقه کارگر باشد و مسایل ملی، گروهی و جنسی نه تنها نباید ممانعتی برای این اتحاد درست کند بلکه باید بطور جدی در رفع سنگینی این موضوعات بر روی ذهن کارگر بکاهد. اول ماه مه نه تنها نباید به روز رقابتها و تخصمات گروه ها و دستجات مختلف تبدیل شود بلکه باید به روز شکستن تمامی این دیورهای سکتاریستی نه تنها در روز اول ماه مه بلکه در تمام مبارزات کارگری و آنجا که منافع کارگر مطرح است تبدیل شود. تامین این اهداف نشانه ایی از بالا رفتن خودآگاهی کارگر است.
پیشنهاد حزب حکمتیست برای برگزاری قدرتمند و سراسری این روز از سالها قبل تشکیل کمیته های تدارک برگزاری اول ماه مه بوده است. امسال که بطریق اولی از هر سالی طبقه کارگر مورد شدید ترین حمله به معیشتش است و از تشدد و بی سازمانی، بیشتر از همیشه رنج میبرد درست کردن این کمیته ها از هر موقعی ضروری تر است. باید تلاش زیادی کرد این کمیته ها در هر شهر و در محل کار و زندگی کارگران سازمان داد و این کمیته ها برای هماهنگی مبارزات خود در ارتباط نزدیک و تنگاتنگی باشند.
این کمیته ها باید تلاش کنند که بخش زیادی از کارگران با هر نوع گرایشی را برای شرکت در مراسم اول ماه مه تشویق نماید. تلاش کند با شکل دادن به صف طبقاتی و مستقل کارگری خود آگاهی کارگر را از توان و قدرتش و نزدیک کردن رهبران و فعالین کارگری بالا ببرد. همچنین با شعارها و جهت گیری های سوسیالیستیش مرز طبقاتی خود را با ناسیونالیست و بقیه جنبشها ارتجاعی و ضد کارگری را روشن نماید. روز اول ماه مه باید به روز مبارزه جدی و مستقلانه طبقه کارگر علیه جنبش های اسلامی و سرمایه داری از نوع سبز و سیاهش تبدیل شود. اول ماه مه باید به روز افشای تمامی جریانات راست و چپی تبدیل شود که در یک سال اخیر تلاش کرد کارگران را سربازان سرمایه داران سبز کنند.
جشن اول ماه مه را هر جا و در هر مکان و با هر تعدادی که برایمان امکان پذیر است برگزار کنیم. لازم است که از حرکات آکسیونی ونسنجیده که دست جنایتکارن رژیم را برای سرکوب و دستگیری وسیع باز میکند خودداری کرد. نباید اجازه داد که اول ماه مه به روزی تبدیل شود که جنبش سرمایه داران سبز برای رسیدن به آرزوهای سرمایه دارانه خود در مقابل بخش دیگر سرمایه داری از این روز استفاده کنند. در ضمن نباید فراموش کرد که جنبش سبز در این رابطه چپ بورژوایی را هم تحت عنوان "انقلاب و جنبش توده ایی مردم" همراه خود دارد و تلاش میکند ما کارگران را در این روزبه حامیان آنها تبدیل کند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر